شعر شماره 201 // تصنیف ترانه // گسترده شو / آنکه جان شد جز را با او چه کار

دل آن نشان راه است  گر دل شناس راهی  //
پیمان ما الست است  گر جان شناس راهی  //

پیمان نشان راه است  جان را طلب به راهی  //
جان آن نشان راه است  جان گر شود پناهی  //

جانت طلب ز جانش  دل آگه است ز جانش
جانی بخوان ز جانت  دل آگه است ز جانش

راه دلت گشوده  پیمان دل بپا کن
وانگه ز جان جانت  جام الست نشان کن

گر زاهدی به ساکن  گر ناظری به ساحل
جانی طلب به راهش  گامی بزن ز جانش

گستردگی امان است  گسترده شو به راهش
جان راه دل امان است  گستردگی جهانش

ذهن از چه رو ببستی  جان و جهان  که هستی
خود را ز موج هستی  پیما به جان که رستی

بینش  ز خود پرستی  بگشا  ز جان به رستی
دل را بزن به رستی  پیمان جان الستی

دل راگشوده گردان  رو از خودت بگردان
تا عالمی گشوده  از دید جان به هستی

دل را امان ز جان شد  جان را به دل جهان شد
جان و جهان امان شد  بر دیده جان عیان شد

گر جان خود شناسی  گستردگی ز جان است
جانی طلب ز جانت  گستردگی جهان است

هر ذره را ز هستی  کل است زان ز هستی
هر ذره را ز هستی  آن مرکز است ز هستی

ذهن را گشوده آسا  از جان خود بر آسا
جان را جهان ما شد  جان را عیان ما شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس بگیرید!

5041721059320375

درصورت تمایل برای حمایت و استفاده کاری و قانونی از اشعار، لطفا بعد از هماهنگی با شاعر (Elahemouten@) خرید کنید.

سفارش شعر

برای سفارش انواع شعر به صورت اختصاصی و همکاری لطفا فرم زیر را پر کنید!