شعر شماره 207 //تصنیف ترانه // پیداست

ز چه رو تنهایی شده بر ما پیوند  //
ز چه رو این پیوند شده بر ما به وند  //

دل ما تنها نیست دل ما جان دارد  //
ز پی جانم دل؛ دل اکبر دارد

دل ما تنها نیست دل ما او دارد
بفرستد بر ما که دل آن جان دارد

عشق ما رویایی قصه از جان جاری
دل ما تنها نیست که خدایش جاری

بسپار دل بر او  و برو  بر دریا
که ز جان آگاهی بشود دل یغما

دل ز او آگاه است دل ز جانش زنده
قصه ها کوتاه نیست دل ما دریایی ست

دل ما او دارد دل ما دریایی
دل ما شاه ماهی دل ما جان راهی

دل ما شد زنده دل ما شد پیوند
زچه رو تنهایی  دل ما دریایی

که دریای دل ماست شاه و ماهی
که آن شاهی همان جانی به ماهی

که این دریای دل جان دارد آغوش
نیابد غم به دل جان را هم آغوش

عجب دریای دل جانی که چاره
دلم در حسرت جان دل که چاره

به امید وصالش جان کنم نوش
که تا رویش ببینم جان ز آغوش

دلی دارم خدایی جان خدایی
که تا جان دارد این دل جان که راهی

نگو شاید که دنیا شاه داره
که این دنیا ز شاه است جان و چاره

بگو شاه جان و جان چاره ماست
برای آن دلی پیداست که جان خواست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس بگیرید!

5041721059320375

درصورت تمایل برای حمایت و استفاده کاری و قانونی از اشعار، لطفا بعد از هماهنگی با شاعر (Elahemouten@) خرید کنید.

سفارش شعر

برای سفارش انواع شعر به صورت اختصاصی و همکاری لطفا فرم زیر را پر کنید!