شعرشماره 89 // تصنیف ترانه // مرحم

جان را پناه است جان را به ما بس  //
جان را عیان شد جان را به ما بس  //

از نور دیده  جان شد محیا
جان را چه حاجت ما را ز جان بس

ای نور دیده دل را فدایت
ما را ز دنیا از درک تو بس

جانا چگونه گویم فراقت
از جان به ما دل  جان را ز جان بس

گفتند بر ما  جاهل شو از راه
او جان نداند جان از جهان بس

دنیا به کام است گر جان شناسی
دنیا به دیده  از دید جان بس

جان را به ما خواند  آن جان همراه
زان جان بر دل  ما را که جان بس

ما را ز کویش جان مرحمی شد
هر جا که باشیم ما را که جان بس

دنیا بهشت است زان جان که با ماست
مرحم همین جاست ما را که جان بس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس بگیرید!

5041721059320375

درصورت تمایل برای حمایت و استفاده کاری و قانونی از اشعار، لطفا بعد از هماهنگی با شاعر (Elahemouten@) خرید کنید.

سفارش شعر

برای سفارش انواع شعر به صورت اختصاصی و همکاری لطفا فرم زیر را پر کنید!