روز وصل آن همای و آن خیالان یاد باد //
آن نگار خوش خرام و آن شمایل یاد باد //
آن نما گلشن که جانِ دل بشد بر یاد //
ما ز جان بر او هزاران با خیالان یاد باد
آن که او نامید دل جان را سواران داد راد
از من او را با هزاران جان آزاد یاد باد
از هزاران قصه و شعر از دل و شمع و ندا
کز دل آمد سوی ایشان آن نمایان یاد باد
دیگرش کس را نگوید عشق را رازش عیان
زان که دل فریاد سر داد و ز جانش داد باد