شعر شماره 307 // ترانه // نوشم کن

ترانه‌ی نوشم کن داستانی از اشتیاق و آرزوی عمیق برای وصال است. در این اثر، گوینده از دنیای درونی‌اش سخن می‌گوید و تصویری از عشق بی‌پایان را به نمایش می‌گذارد. این ترانه به زیبایی احساسات را در هم‌تنیده با تصاویری از آغوش و نوشیدن در دل به تصویر می‌کشد، جایی که عاشق به شوق وصل محبوب خود از دنیای بی‌او رنج می‌برد و در پی آن است که در آغوشش آرام گیرد. هر بیت از شعر، سرشار از تمنا و وسوسه‌ای برای پیوستن به معشوق است و در نهایت، به یک تصویر زیبا از رسیدن به آرامش در آغوش معشوق ختم می‌شود.

نوشم کن /

شراب کهنه‌ی  عشقو
به چشمون تو نوشیدم

حریر عشق چشماتم
بر آتیش لبت مردم

دلِ  ویرونه‌مو  بردار
ببر تا  رستم و سهراب

ببین از آتش رویش
چگونه کشته در مرداب

غزل خونه  چشای تو
که خواب از چشم من برده

نمی دونی مگر عطرت
چگونه عقلمو  برده

صدای خنده‌های تو
هوای اولین بارون

که چیکه چیکه ی ناودون
شده همدرد  دلهامون

همه شب با خیال تو
پر از  آواز و بارونم

که در دنیای بی احساس
هم آغوش بیابونم

برای مشاهده دیگر ترانه ها به دسته بندی این موضوع مراجعه کنید

ت لگر ا م  به ما ب پیوند ید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس بگیرید!

5041721059320375

درصورت تمایل برای حمایت و استفاده کاری و قانونی از اشعار، لطفا بعد از هماهنگی با شاعر (Elahemouten@) خرید کنید.

سفارش شعر

برای سفارش انواع شعر به صورت اختصاصی و همکاری لطفا فرم زیر را پر کنید!