شعر شماره 192 // تصنیف ترانه // چاره جان است

کرا دیدی ز دنیا  سود  برده  //
کرا دیدی سر آخر جان نبرده  //

که این دنیا به هر چه دل ببندی  //
نمی ماند برایت زان که مرده  //

ازین دنیای پوشالی خالی  //
نمانده جز همانی که سترده

در این بازی قایم با شک او
کسی برده که جان را دل سپرده

مشو زان ناوک چشم  کله  دار
که از دنیا نماند جز که خوانده

که ما را او بیاورد زان به رو پیش
ز پیمان می نماید  رخ  که خوانده

که ما با جان و دل در راه اوییم
به راه او رویم بر جان به خانه

دلی داریم مثال ماه و خورشید
که انسان ماه و او خورشید که خانه

بگیرد نور خود ماه و ستاره
ز خورشیدی که می تابد ز خانه

که انسان را به جان است راه چاره
که میخواند به ما جان  راه خانه

که این دنیا به دام است و به سودا
بیفتد دام او  هر کس ز دانه

که این دنیا سراب است و فسانه
بیفتد هرکه زیبد دام و دانه

ز دنیا جان خود یاب و امان شو
که وقت رفتن این دنیا مزاره

برو جانی طلب از بد حذر کن
که جان ما پناهه جان که چاره

نبینی جای دیگر آن نشانه
که دنیا را به جان است و به خانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس بگیرید!

5041721059320375

درصورت تمایل برای حمایت و استفاده کاری و قانونی از اشعار، لطفا بعد از هماهنگی با شاعر (Elahemouten@) خرید کنید.

سفارش شعر

برای سفارش انواع شعر به صورت اختصاصی و همکاری لطفا فرم زیر را پر کنید!