برای دستیابی به وب سایت شاعر اینجا کلیک کنید
آیا آرزو کردن کافی است ؟
اشتیاق بر دو نوع است نیت هر کس بسته به میزان انرژی و شوق پشت آن همانقدر شارژ می شود و با توجه به مقدار آن به آرزوی آسمانی مثبت و منفی اش می رسد
شوق از نوع مثبت به مانند درک جان راه کمال و تعالی و شوق منفی به مانند نفرین که فرد بسته به شدت اشتیاقش به نیت دل می رسد
اما نتیجه کار زمینی نیاز به تلاش توام با داشتن امید و توکل را دارد و آرزو کردن به تنهایی کافی نیست و برای انجام آن نیاز به بررسی و تحقیق عقلانی و پشتکار است
خواندن این غزل میتواند به درک مطلب مبحث کمک کند
آیا آرزو کردن کافی است ؟
دل بشد بر سر جان دل به چه شوق //
از سر حکمت جان معرفت آید که به شوق //
آنکه راه دل ما را بگشود //
آن هم او راه نشاند که به شوق
آنکه بر ما به دل از جان بنشست
آن هم او جان طلبد راه به جانان که به شوق
آنکه دانست ره جان به وفا
آن هم او داند که عالم را به شوق
هر کس به طریقی به دلش تاخت روانه
آن را که شد از دل به جوانه که دلش شوق
هر کس به طریقی دل ویرانه ز جان ساخت
آنکس که به ویرانه جهان یافت بدان شوق
آنکس که به احیا ز جهان برد
آن دل بشد و خانه ز جان شوق
قصه بر دل لحظه جان بر حضور
کام دل بر جان بشد راهی ز شوق
قصه بر دل می شود آن را که خواست
هر که راه آسمان خواهد به شوق
قصه ی دیدار جان بر دل حضور
زان ز بیداری دل آمد به شوق
شوق راه و شوق جان بر اتصال
هر که شد بر اتصال داند چه شوق
اشتیاق از دل چه خواهد شد همان
هر چه آید از دل آید آن ز شوق
شوق را بر انتخاب است از نهاد
آنکه بر فطرت نهاده هر دو شوق
راه خود را تا بخوانی بر کدام
آنچه از دل بهر ما شد آن به شوق
دید دل بر بد بپوشان کان خطا
بهر آرامش بجو اسرار شوق
آن که دانسته رود بر سوی شر
آن همان بد نیت از طوفان شوق
آنکه بر دل رنگ آرامش بدید
آن همان خوش نیت از جان است ز شوق
دل همان یابد که در سر پرور است
چشمه داند بهر آرامش چه خواند با چه شوق
بر تو بادا نیت پاک وطن
زان که جان یابی اگر خوانی به شوق